• وبلاگ : و سپس هيچ كس نبود
  • يادداشت : دايي نادر
  • نظرات : 5 خصوصي ، 85 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    درود بهزاد جان

    شعرت را خواندم ورودي اثر بسيار تكان دهنده است ،واقعن مخاطب را پرتاب مي كند به بطن اثر گره خوردگي تمهيدات پيش پا افتاده اي مثل فالوده ، پيژامه راه راه، در تشريح شعر كمك شاياني كرده اند طوري كه نمي توان روايت اين شعر را تا خروجي اثر حدس زد تعليق معنا و افزوده شدن كاراكتر هايي مثل دايي نادر در صميميت اثر نقش به سزايي داشت اين شعر ها در حقيقت، در ادامه سير ادبيات خواجات است.