• وبلاگ : و سپس هيچ كس نبود
  • يادداشت : يك خبر
  • نظرات : 2 خصوصي ، 74 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5      
     

    سلام

    زباله بودن احساس عميقي ست چرا که همه جا هست و هيچ کس نمي بيند...
    به روزم.

    سلام بهزاد عزيز. بعد تسليت (سيروس رادمنش).در همه كارهابرايت آرزوي موفقيت دارم.

    سلام به بهزاد خواجات عزيز

    يادتون ميات 4 سال پيش جشن مهرگان شيراز با جناب بهمني رفتيم تخت جمشيد(نور و صدا)

    برگشتن كنار كلي ازشعر حرف زديم فقط يادم ميات گفتين شاعر مادرزادي بايد شاعر باشه

    بعضي وقت ها پيش ميات آدم واسه خودش نامه مي نويسه

    گاهي شب نامه مينويسه

    من هم يه چيزي در همين حدود تو وبلاگ نوشتم

    به هر حال ايشالا بازم بياين شيراز و در خدمت باشيم اونجا انجمن رهياد يكي از فعال ترين انجمن هاست همين جا رسما دعوت مي كنم

    تشريف بيارين

    شاد باشي

    سلام

    بابت كتاب ها تبريك

    اميدوارم راحت بتونم گير بيارم

    البته با استاد شمس در ارتباطم ميتونم از ايشون بگيرم.

    دلم مي خواست راجع به كارهاي سپيدم نظر بديد چون حساسيت ويه اي روشون دارم و بگيد اصلاً ارزش ادامه دان رو داره يا نه ، توي اين دنياي سرد كه هيچ كس به فكر هيچ كس نيست دلم مي خواد كمكم كنيد . سبز باشيد.

    با خودم خلوت کردم و.............................به روز شدم به همين سادگي

    ...مشتاقانه مجموعه تان را خواهم خواند

    با سلام.با يک کار که به ژرواز ناگهاني سيروس رادمنش عزيز تقديم شده و نگاهي به کتاب " بوي اندام سيب " رضا چايچي به روزم.
    با درود و سلام گرم خدمت استاد بزرگ خيلي خوشحالم كه كتاب هايتان دارد منتشر ميشود. اگر در آينده در بازار فروش امد دوست دارم كه رروي اين كتاب ها با دست مباركتان امضا بزنيد. در ضمن اگر فرصت كرديد به وبلاگ من هم سر بزنيد. من تو كار ورزش مهيج بوكسم اگر بيايد خوشحال ميي شوم تمام
    خيلي آقايي دوستتت داريم
    مبارك باشه بهزاد عزيز
    + سارا بهرام زاده (...سپهر) 
    با سلا مي ديگرگونه ! شاعر عزيز وگرامي ! جناب بهزاد ارجمند ! اين سلام ديگرگونه است ! وهمين طور اين پيام ! چرا كه بس از پيش ازين خبر انتشار كتاب هاتان خرسند شدم ! چرا كه با اينكه خود وحس وذهنيت شاعرانه ام را از مخاطبين جدي آثار تامل بر انگيز و با ارزش تان مي دانم ! اما با اين همه متاسفانه من هنوز نتوانسته ام نسخه اي حتي از اولين اثر و كتابتان داشته باشم ! ومتاسفانه ندارم ! وامروز بس در اين فكر بودم ! كه چگونه بعد از آن همه تلاش كه منجر به بن بست شد برايم ! منظورم اين هست كه با پي گيري هاي فراوان گذشته ي دور نتوانتستم بر خلاف ميل , علاقه و نظم ذهنيتم نسخه اي از آثارتان را در آرشيو كتابخانه ام داشته باشم ! لذا امروز به ميلتان عرضي را فرستادم . والبته منتظر پيامتان هستم ! اما شاعر الحق حلال زاده اي هستين ! خواجات عزيز ! چرا كه بعد از ايميلم , و ياد اينكه چرا در كتابخانه خصوصي ام نبايد آثار شما با شد ! وبيش از هر كتاب شعر ديگرو ديگراني زينت بخش و پايه بس محكمي بر اين كتابخانه بس فرسوده ! امشب بيخوابي طبق هميشه به سرو ذهن اين زن شاعر زده بود ! لذا ياد شعر " ماهي آماده شدن مي با شد " تان . كه فكر مي كنم سطر آخرش اين بود 1 ومطلبي بر آن با سواد اندكم نوشتم و خدمتتان ايميلش كر دم افتادم ! لذا گفتم بيايم سراغ نت و وبلاگتان خواجات عزيز و اين شب سيه و ناتمام را با اشعار شما و چند تن از دوستان ديگر تمام كنم ! لذا اين خبر خرسند كننده را در ابتداي وبلاگتان ديدم ! /گرگ وميش سحر دارد ! به سپيده نويد مي دهد ! كه صبحي ديگر با خورشيد هميشه سوزان و داغ ذهنيت و حس و نهايتا اشعار بس نيكوتان ! در اكنون اين زن شاعر وحس عميقش طلوع مي كند ! سپاس شاعر ارجمند و عزيز ! كه ناتمام شب اين زن شاعر را با قلم بس هنرمندانه ات به طلوع پيوند مي زنيد ! همواره سپاسگزارم ! ونهايتا به شريان هاي لخت باد كوهستان هاي مهرا ن و ايران مي سپارمتان ! تا همواره سرفراز بر زخم هاي سوزناك وشبانه شان بو زييييييييييييييييييييي بوسه زني! جاري در باد ! تا ابد ! وتا افقي ديگر , با بس درود ! بدرود شاعر عزيز ! وتا نفسي ديگر جاويد شاد !اين پام خبر بس خوب بود ! ! مرسي ! آفرين بر تلاشتان !

    سلام

    به روزم...

    شعري منتظر چشم عابران است در لحظه اي که سکوت مجالشان دهد.

    سلام دوست عزيز

    به روزم با شعر« اشك ها» و بي صبرانه منتظر حضور شما هستم

    موفق باشيد وشاعرتر

    خداحافظ.

    سلام آقاي خواجات

    ممنونم از راهنمايي تون و همينطور بابت لينک

    نميدونيد چقدر دنبال کتاباتون تو اين چند ماه اخير گشتم ولي متاسفانه پيدا نکردم .خوشحالم که تجديد چاپ مي شن هرچن گزيده شونه اما بازم جاي شکر داره

    موفق باشيد وهميشه به روز

    سلام. آقاي خواجات عزيز پادنوش به روز شد.

    چه رمان هايي نوشته شده اند که وقايع در آنها بر طبق توالي زمان نبوده که مي توان بسيار مثال زد.

    «در جستجوي زمان از دست رفته» مارسل پروست تا «بوف کور» صادق هدايت و جغرافيا نيز کاربرد خودش را از دست بدهد مانند رمان «کوري» اثر ژوزه ساراماگو. به هرحال همه
    پديده ها در حال تغيير و تحول اند و رمان نيز از اين تغييرات و تحولات مصون نمانده است.گريز از سنت به سوي مدرن و سپس پست مدرن پنجره هاي جديد به روي داستان نويسي و قالب هاي داستاني به روي مخاطب باز مي کنند.« در ادبيات مدرن دگرگوني در کارکرد ژانر ادبيات شگرف همپاي دگرگوني در شکل و ساختار آن رخ مي دهد. »(تزوتان تودورف)
     <      1   2   3   4   5