• وبلاگ : و سپس هيچ كس نبود
  • يادداشت : درگذشت محمود درويش
  • نظرات : 8 خصوصي ، 48 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4      >
     

    سلام

    گاهي فکر مي کنيم دهه هفتادي بودن يعني در 70 و المان هاي آن ماندن و در جا زدن و بعضي ها فکر مي کنند تعريف و تمجيد و دست و هورا کشيدن براي شاعران دهه 70 يعني شعر آن دهه را فهميدن . يا شايد هم برخي فکر مي کنند بايد حتما مثل شاعران آن دهه نوشت تا هفتادي بود يا قدر دان هفتادي ها بود . و حتي بعضا ديديم که منتقدين امروز دهه هفتاد را عده اي مي خواهند در مقابل چهره هاي شاخص آن دهه قلمداد کنند که در اين کار اگر منفعت طلبانه و از روي عمد و غرض نباشد احتمالا از روي دوستي خاله خرسه اي است چرا که اگر دهه هفتاد حالا نقد و بررسي نشود پس زمان آن چه وقتي است .

    از نظر من اگر نتوانيم در شعر 70 حل شويم و از لاي المان هاي آن به ظرفيتي جديد برسيم هرگز نمي توانيم بگوئيم شعر دهه 70 را شناخته ايم . دهه 70 زماني مي تواند ادعائي داشته باشد و به موفقيت خود ببالد که سکوئي براي جهش هاي بلندتر و زمينه وبستري براي پيشنهادات بعدي باشد کماکان که اين دهه از دل دهه هاي گذشته به عنوان نقطه عطف بريدن از ايستايي و حرکت به سمت پويايي بيرون آمد واگر لازم باشد همين طور برويد به عقب.تا همچنان ضرورت تغيير و افزودن بر ظرفيت ها را بيش از پيش حس کنيم

    پس شعر 80 نمي تواند ادعاي استقلال و مجرد بودن داشته باشد که حتما مرهون اتفاقاتي ست که در 70 رخ داده که به واقع قابل ارزش است . اما نبايد ناديده بگيريم که در جا ماندن يعني راکد شدن و اين براي شعر يک فاجعه است.

    اگر مهرداد فلاح از دهه 70 به خوانديدني ها رسيد حتما نظر به تغيير و تحول و جلو رفتن داشت. توجه به پيشنهادات تازه الزاما پذيرش و قبول آن نمي تواند باشد اما ضرورت تحليل گذشته و ارائه پيشنهادات تازه را کتمان نمي کنم .

    من اصلا نمي خواهم از موفقيت يا عدم موفقيت پيشنهادات 80 حرف بزنم. اما نمي توانم تعصبات از اين دست را بپذيرم و هي سنگ يک دهه را به سينه بزنم که...من هم در دهه 70 شعر کار کرده ام و از خوانندگان مهرداد فلاح، عبدالرضائي، بهزاد خواجات و ابوالفضل پاشا و آفاق شوهاني و خيلي هاي ديگربوده ام اما اين دليل نمي شود که در همان جا بمانم و ديگر به تجربه جديدي فکر نکنم . بديهي است در آينده هم ادعاي تثبيت و تغيير نيافتني بودن مسير هاي تازه را هم ساده لوحانه مي شمارم.

    اگر در شعر امروز نخواهيم به ظرفيت هاي تازه توجه داشته باشيم، حتما اشکال از جاي ديگري ست . تجربه کردن تازه ها احتياج به جسارت دارد. و...

    "از اين تاريکي دست توي تاريکي ديگر دل مي خواهد / که سري نترس هستم."

    با تشکر.

    درود بر شما

    ژاسخي كه به نقد اعتماد ملّل داده ايد هرچند با لحني عصبي نگاشته شده امّا به حدّي كامل و حساب شده است كه جاي هيچ حرفي را باقي نمي گذارد . درمورد محمود درويش هم بايد بگويم هرچند به عنوان يك انسان و يك شاعر ، درگذشت هر انساني به ورطه ي اندوه مي افتم امّا ايكاش شاعران وطني را بيش از غير ايراني ها ياد كنيم و گرامي بداريم .

    به روزم و منتظر نظرات كارشناسانه و ارزشمند شما

    سلام دكتر عزيز

    مطالب زيباي شما هميشه در متن تمام خواندني هاي من است

    پس به ما چه وقت سر مي زنيد ؟ هجووووووووووووم

    سلام

    من به روزم و منتظر با:

    "من مجبور به اقرار اين قرائت سبزم"

    سلام ... اول بگم كه خيلي خوشحالم كه شمارو پيدا كردم

    و خيلي دوست دارم راجب وبلاگ شعر من نظر بديد

    ... من شما رو لينك مي كنم

    شما هم اگه ديديد به درد لينك كردن مي خورم .... تا از نظرات تون استفاده كنم

    شما را به خواندن يک فيلمنامه ي داستاني کوتاه به نام دکل دعوت مي کنم . نظرتان برايم ارزشمند است . درود

    سلام بهزادجان

    حالتان كه خوب است .باشعري جديد. و ...

    وب تان افزوده شد به پيوندهايم

    http://mitraiec.blogfa.com/

    سلام و ادب جناب خواجوات

    با «برخورد نزديك» به روزم. حوصله‌اي بود تشريف بياوريد؛ پتك‌تان را هم با خودتان بياوريد. چنانم بزنيد كه يا نوشتن از سرم بيفتد يا شعر يادم بيايد.

    زنده باشيد و در پناه حق
    + اميد فرهادپور 
    چه جمعه ها که يک به يک غروب شد نيامدي

    چه بغض ها که در گلو رسوب شد نيامدي


    تبر بدوش بت شکن ، خليل آتشين سخن

    خداي ما دوباره سنگ و چوب شد نيامدي

    براي ما که خسته ايم و دل شکسته ايم ،نه

    ولي براي عده اي چه خوب شد نيامدي

    ............................................


    سلام استاد عزيز

    به روزم با شعر«چه جوري» و بي صبرانه منتظر حضور شما هستم

    موفق باشيد وشاعرتر

    خداحافظ.

    سلام آقاي خاجات

    دورادور با اشعار زيبا و محموعه هايتان آشنا هستم . وبلاگ پر باري داريد .

    خوشحال مي شم به وبلاگ من هم سري بزنيد.

    به نام حضرت دوست..
    سلام
    برج عقرب با يک غزل به روز شد

    با سلام . انجمن مجازي ايران ـ ويژه نقد شعر ـ بيست و پنجمنين جلسه ي خود را با موضوع نقد و بررسي اشعار محمدهمتي برگزار مي کند . از حضور شما فرهيخته ي گرامي در جمع مان خرسند خواهيم شد.

    سلام آقاي خواجات!

    با دو شعر منتظر نقد ارزنده تان هستم.

    شاد و پيروز!

     <      1   2   3   4      >