وبلاگ :
و سپس هيچ كس نبود
يادداشت :
...
نظرات :
0
خصوصي ،
49
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
ميثم متاجي
در پشت جمجمه اش
اتاقي در بسته بود
در که باز
بوي لطيفي روي سرم چرخيد
شاخه ايي گل رز
در دست هاي دختر خنديد
و سرباز طعم شيرين بوسه هايش را
مخفي کرده بود در اتاق .
سلام . پادنوش به روز شد خواجات عزيز .