درود ! زحمتي برايتان دارم .دارم کتاب عروض در چند روز را با پايان مي برم . يکي از خصوصيات اين کتاب استفاده مثال ها از بچه هاي معاصر است . ممنون مي شوم با توجه به شناختي که داريد از کساني که مي دانيد در منطقه خودتان داراي جايگاهي هستند و باقي ماندني خواهند بود از هر کدام يک بيت را با نام و نام خانوادگي ؛به همراه بيتي از خودتان تا دو سه روز آينده به صورت پيام خصوصي بفرستيد . ممنونم

سلام خواجات عزيز!

با يک شعر به روزم
چشم به راه حضور سبزتان!

سلام آقاي خواجات

ممنونم از خوانشي كه داشتيد .

درود !‏يكي از محاسن دير باز شدن صفحه ي پيام ها اين بود كه من فرصت كردم مصاحبه را بخوانم . اين خيلي خوب است كه درباره ي وبلاگ ها اين طور جدي فكر مي شود و اهميت داده مي شود .زنده باشي عزيز .راستي من گفته ام که از امسال براي ديدن وبلاگم دعوت نمي کنم . در خانه ي مجازي من باز است هر که خواست بيايد قدمش روي چشم !

باافتخارلينكتان كردم

اگر قابل دانستيد

لينك كنيد

ياعلي

سلام با (سپورها ساعت 9 عاشق مي شوند !)به روزم[گل]

شعرهاي سياه قالبي سياه مي طلبد

ممنون از اينكه به ديدنم آمدي

راستي اگر مقدور هست لينكم كنيد

چه متواضعانه

خود را مي ستايند

آنان كه بر باور خود

سجده مي كنند

و بر باور ديگران

تف

سلام و ...
بعد از مدتها با شيزوفرني به روزم و ....

به تارنماي پدر شعر نو نيما يوشيج

مرد مردستان

شير كوهستان

سر بزنيد

دکتر گرامي

آنچه که بر اساس نکات ياد کرده از فضاي شعر اين حقير عنوان کرديد به نظرگاه من صلابت و قوام شعر مي بايست از واژگان و همچنين فضاي سرچشمه بگيرد يعني همان چه که نيما عنوان مي کرد. براي مفاهيم خاص طبعا فضاي خاصي در نظر گرفته مي شود در ضمن اشعار دوستان را که امروز مي خوانم چنين است»: جهان تاريخ را در خود سيو خواهد کرد... يا بهار سک شده است و .... يا اي عشق تو به من دست مي دهي من هر چه دارم به تو مي دهم...استاد گرامي فکر نمي کنيد شعر مي بايست تصويري از واقعيت زندگي نگارش کننده داشته باشد ... منظور از نو را چند مثال بزنيد سپاس گزارم از توجه شما...

سلام جناب خواجات...

مصاحبه ي جالبي بود .دوباره خوانده ميشود .

پيروز باشيد .

آقاي دكتر سلام . مصاحبه ي شما را خواندم و بسيار لذت بردم و از اين كه شما را اين قدر معقول و صريح مي بينم خوشحالم . آخر همه گمان مي كردند كه شما شاعران دهه ي هفتاد فقط به هم نان قرض مي دهيد و مشكلات شعر هم را نمي بينيد . اين مصاحبه نقطه ي عطفي است در كار شما . مي خواستم اگر ممكنه شماره تلفن خود را برايم ايميل كنيد تا اگر امكان داشت از اين مقاله براي نشريه ي دانشكده ي علوم انساني تبريز كسب اجازه كنيم . ممنون.

استاد گرامي

بسيار علاقه مند مي باشم بحث هاي تحليلي را با نظرگاه علمي خود درباره شعر اين حقير كه درواقع توضيحاتي دو جانبه دارد با شما درميان بگذارم ..به وبلاگ اين حقير بياييد