پیرو چاپ مقاله ی من در وازنا یک - دو دوست پیام گذاشته و شکوه داشته اند . مثل پیام زیر که
من پاسخ داده ام :
علی | 4/9/2008 1:26:35 PM |
ای میل: al?_31@yahoo.com |
نشانی اینترنتی: |
این مطلب را خواندم،زحمت کشیدید اما یک سوال برای من پیش آمد آیا شما امروز در جایگاهی هستید که بخواهید دهه هفتاد را با یک مقاله سر و ته اش را هم بیاورید و بگوئید این شاعر ها از نظر من شاعرترند. دهه هفتاد تمام شد رفت پی کارش اگر پیشنهادی دارید برای دهه هشتاد بفرمائید یا برای دهه ای که در راه است همانطور که شمس لنگرودی به تقسیم بندی دهه های متوالی شعر اعتقاد ندارد می تواند مصداق چنین مسئله ای باشد که تقسیم بندی در کار نیست. ما خیلی شاعر داریم که به دلیل همین نان قرض دادن ها از پای در آمده اند آیا جز نام هایی که شما مستعد هستید با زور آنها را شاعر معرفی کنید دیگران در دهه هفتاد سهمی ندارند همین آقای براهنی در کجای این معرکه قرار می گیرد که به اعتقاد نه تنها من که اعتقاد خیلی ها خود براهنی این دهه را شروع کرد البته شدت نقد من بر براهنی بیشتر است ولی چون بحث چیز دیگری ست می گذرم.
---------------------------------------------------------------------------------------------------
پاسخ من : دوستی به نام علی بدون نوشتن شهرت خود من را متهم به جانب داری یا حمایت از جریان خاصی می کنند . اگر ایشان فامیل خود را می نوشتند شاید بهتر می توانستم پاسخ گو باشم چون می دانستم که با کدام نام مطرح اما فراموش شده توسط خود مواجه هستم ؟ اولا من یا هر کس دیگر حق دارم که عده ای را که خود شاعرتر می داند نام ببرم یا نبرم . ملاک من در بیان این اسم ها گواهی مطبوعات و کتاب های آن سال هاست . یک نفر به من با سند بگوید که کدام نام مطرح آن سال ها در مقاله ی من از یاد رفته است ؟ در ضمن کار یک محقق دادن پیشنهاد برای دهه ی هشتاد یا نود نیست . مگر من قافله سالار شعر امروز هستم ؟ تقسیم بندی یک کار علمی است یعنی باید در هر تخصصی بدان پرداخت . حتا اگر یک تقسیم بندی ایراد داشته باشد باز همین که حرکت از نقطه ی صفر را موجب می شود مغتنم است . واقعا این نام هایی که من برده ام و شعر بعضی از آن ها را اصلا دوست هم ندارم به زور شاعرند ؟ |