• وبلاگ : و سپس هيچ كس نبود
  • يادداشت : جزيره ي من
  • نظرات : 17 خصوصي ، 63 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5      >
     

    سلام بر دكتر عزيز

    لذت بردم از شعرتان.مخصوصن تكه هاي محلي.با اينكه از بافت كلي شعر جدا نبود اما مشخصن از شعر بيرون زده بود و فضاي صميمي اي ايجاد كرده بود..

    ممنون

    اگر زنده ماندم...خدا...

    زادگاهم بندر - هم كلامم گرما - به سخاوتمندي مي دهد بي منت - روزي ام را دريا

    سلام جناب دكتر

    جالب بود . دست شما درد نكند .

    ممنون از لذتي كه مهمانش شدم

    زيبا بود.

    موفق بمانيد.

    ????????????????????
    به هر چيزي آب پاشيديم

    بهار به هوش آمد

    انگار طبيعت آمادگي محض دارد
    پس سال نو مبارک

    [گل][گل]
    به روزم
    [گل][گل]

    ????????????????????

    ????????????????????
    به هر چيزي آب پاشيديم

    بهار به هوش آمد

    انگار طبيعت آمادگي محض دارد
    پس سال نو مبارک

    [گل][گل]
    به روزم
    [گل][گل]

    ????????????????????

    سلام و سال نو مبارك

    باعث خوشحالي ست آشنايي با بهزاد خواجات در وب

    لينك شما به پيوندهايم افزوده شد

    تا ديدار...

    .......................بهار سگ شده است
    ................و من گاز مي گيرم
    .....................در بزرگراهي که سر از هيچ تهراني در نمي آورد.
    .................. لب جاده
    ................................لبهاي تو
    .................................................به کنار.

    _________________...آن کناره ها من به کنار

    ..............................................متن چه مي شود؟

    مردي در آب غوطه مي خورد
    بالا مي رود ، پايين مي رود
    زنده يا مرده / از اين جا نمي توان ديد ....
    ...
    ...
    که عنابي باشم و
    دست تو باران باشد و / بر سر من باشد ...
    پايان فوق العاده اي داشت .

    دختركي خندان

    قاصدكي در دست

    مي دود در باد?
    ........................
    سلام جالب بود.

    با قاصدكي به روز هستم و
    چشم انتظار ديدار شما...
    بدرود
    (موافقي تبادل لينك داشته باشيم؟)

    سلام

    مطالب زيبايت را خواندم و شيرين شعرهايت شدم

    من هم آپم با(گدائي کنيم و به سمت آفريقا برويم) در دلتاي شعر

    ممنونم و منتظر

    سلام آقاي خواجات

    با خوانش اين شعر عناصر بسيار زياد و گوناگون يك باره وارد ذهن مي شوند و چون از بيشتر اين عناصر آشنايي زدايي شده است وقتي يك باره وارد ذهن ميشوند هر كدام از اين عناصر چالشي ايجاد مي كنند كه در كنار هم باعث سردرگمي مخاطب مي شوند .

    اين پل براي مردن جاي بلندي ست :
    ببين ( )

    با تبريک سال نو ... منتظرم.

    سلام آقاي خواجات عزيز

    دوباره منتظر حضور شما هستم .

    در دشت ِ بي حضور

    قدم با شانه هايت در آميخت.

    تهي از امواج ِ پر تلاطم ِ گندمزار نوشت

    عبور اوايل ِ اين قبيله

    نقش مي بندد و واضح بر جا ماند.

    به روزم .

    سلام

    متشكرم عزيز

    تا بعد...

     <      1   2   3   4   5      >