يا ابا طبال يا ابا سرنا يا ابا جيغ...
در مزون صدقه سري هاي کبوديه که زير گنبد حنا بسته اش روسري به سرش مي کنه گل من گلي / کنار بيرق ...هزاري وا مي کنه – شمر هوار مي کنه شعر هورا مي کشه و لاي پاي جنگل چند صد تا درخت مي مونه که اقاي پزشک / تو چشم پرستوها آشيونه کنه در به در زود باوري علقم .
- : عممه با ما تحت گشاده دهني کتاباي زور بزن
( با سپور محل سوار جاروي دسته سيا شدنش ...معرکه مي گيرن تو قهوه خونه واسش / يه ريش خندي پشت سرشه که :
-: جبهه هواش چطوره مشدي ؟
/ سياوش که پاره مي کنه زليخا دادشو مي خواد و تا بن بت معصوم شاه تو زنجير هوا به رگش مي زنند ميگن بالنه مي گن هواست مي گين عافيت باشه عم قزي ميگين مرده ...آن فلاکتوسه !