به روزم باشعر «باران» و متظر حضور شما دوست عزيز
به نام خدا ،
آنچه به گوش مي رسد
صداي باران است
نگرانم که باد، گل ها را برده باشد.
آن ها را فقط اين طور مي شود شناخت
که غالبن در سي سالگي
چپ چپ نگاه مي کنند به مداد بنفش
ناخن ها و مو هاي شان
هي دراز مي شود و تاب مي خورد
و آزمايش HIV هم که ندهند در اخر موفق باشيد
سلامگلابستان (وبلاگ انجمن ادبي شهرسان رودسر )به روز استلطفا به روز بگوييد انگشتش را توي چشم اتاق من فرو نکند به من چه که سالهاست.....................
با سلام
دوست عزيز، وبلاگ با مبحث كالبد شكافي يك شاعر ،جنازه هفتم نبراس مير ركني به روز شد
منتظر نظرات و انتقادات و پيشنهادات شما دوست عزيز هستيم
با تشكر
ارادتمند : مهدي آذري
(اين پيام فقط جهت اطلاع رساني است )
فقط همين طور...
سلام جناب خواجات . باز شعر خوبي خواندم .
ارادتمنديم.
سلام عزيز هميشه
خواندم و خواندم
برايت به روزم سري مي زني؟ بگوييد..... بزنيد
سلام خواجات عزيز.
احوال شما؟!
نيستيد چرا؟
يادي نمي كنيد...
ارادت مندم.
اسداللهي.
با سلام !
شعر تان با زبان شكل يافته و نگاهي ويژه / زيبا و اثر گذار است .
از ويژه گي هاي گفتار ي استفاده نمي كند كه گفتار را چشم انداز شعر و شعر را چشم انداز گفتار كرده است / و اين به باور من از آغاز شعر تا ازخانه ي مرجاني پست شده اند به شيوايي نموداراست :
ولي در مواردي كه با فونت درشت تر مشخص شده وجه گفتاري بر شعر چيره مي شود :
که مصرانه عقبکي بزرگ شد
و برگشت به بطن مادر
تا بگويد : " ما مردش نبوديم ! "
متلک پرانده به همه ي بويينگ ها
و پليس بگويد : " سرعت شما زياد بود "
و بگويند : " بود که بود ! "
گوارش ما را بترساند
شعر زيبايي را خواندم . دست ات درد نكند .
سربلند و شادكام باشيد.
سلام اقاي خواجات
مي خواستم گفت وگويي داشته باشم با شما براي روزنامه اعتماد، آيا امكان گفت گو وجودد دارد؟
با سپاس
منتظر پاسخ شما هستم
