وبلاگ :
و سپس هيچ كس نبود
يادداشت :
دايي نادر
نظرات :
5
خصوصي ،
85
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
حسين كهنمويي
با شعر خواجات آشنا هستم و گر چه مدتي است به خاطر شغلم در سفرم و از خواندن دور مانده ام اما اين فضاي مجازي خودش فرصت مغتنمي است براي پيگيري كار دوستان . به نظر من مهمترين وجه كار بهزاد خواجات اتفاقا نگاه منفرد و خاص اوست و حجمي از تاريخ جهان كه در فضايي دوراني مورد ارزيابي فعال شاعر قرار مي گيرند . كامنت آن فرد بي نام باعث شد اينها را بگويم چون بعضي حرفها واقعا مسخره و پر از بغض است . مگر نام بردن از شخصيت ها چه اشكالي دارد ؟ هم حافظ اين كار را كرده و هم شاملو و ... مگر اين كه اين فرد آنها را هم قبول نداشته باشد ! آوردن يك اسم و آخرش هيچ يعني چه واقعا ؟ يعني شاعر بايد اسم هر كي را آورد بعد از شعر با او ازدواج كند ؟ همان طور كه استاد خواجات تشخيص داده اند بي دانشي و بي سوادي نويسنده از سطر سطر اين كامنت مشهود است و آوردن عباراتي چون لاس زدن با نام ها(!) جايگاه اجتماعي نويسنده را آشكار مي كند . كاش نويسنده صداقت آن يك جمله اش را كه گفته : معني اين سطرها چيست ؟ در تمام نوشته حفظ مي كرد تا من يا يكي از شاگردان استاد برايش حتي المقدور توضيحاتي ارائه مي داديم .