درمن
چهره ي زمان ...روشن نيست
و پرنده ي قرن پي در پي بر گورام مي نشيند
همه ي سخن ها ؛ همه ي چشم براهي ها
و همه ي خواهش ها ؛ سرانجام ؛ به شعر فرو مي ريزد
بيرون از شعر با من قراري نگذار!
به روزم با آذرخش ابي عشق
منتظرم بي صبرانه
نرگس