سلام آقاي خواجات

چند وقت پيش از شما يك سوالي پرسيدم ولي هنوز جوابي دريافت نكردم

منتظر جوابتون هستم

مرا در شعرتان پناه دهيد آقاي شاعر!

مرا بنويسيد!

من به شعر شما لم داده ام

شما واژه هاي نرمي داريد

من خسته ام ! درمانده ام !

مرا طوري بنويسيد كه بخوابم

مرا طوري بنويسيد كه سر پناهي در شعر شما داشته باشم.

مرا در شعرتان پناه دهيد!مرا هم مثل ((دعا))بنويسيد!من هم زياد زنده نيستم آقاي شاعر باوركنيد!

دوستدار هميشگي شما نرگس

سلام

آيا اين درست است؟

تعريف شاعر در اين چند دهه:

كسي كه منتقد است و به واسطه نوشتن نقد- تعريف نامه- و چاپ آن در روزنامه،مجله ،... دوستاني پيدا مي كند كه از او مي نويسند شعرهايش را با كمترين مايه شعري چاپ مي كنند برايش مراسم و شب شعر راه مي اندازند و البته اين امر دو طرفه و البته چند طرفه مي شود و ...

لطفا توضيح دهيد اگر هست يا نيست

ببخشيد قصد من فقط پرسيدن سوال است از كسي كه مي تواند جوابم را بدهد

اسيب شناسي وبلاگ نويسي نسل هشتاد...


1)اين داستان واقعي ست و تمام نامها حقيقي اند.

2) نام ها شخصيت هاي ادبي اند و منظور جايگاه اجتماعي انسان ها نيست ، گرچه گاهي از روي عصبانيت نقدي بر تفکرات بور‍ژوا گرنمايانه بعضي ها زده شده!!!

3)اينجا با کسي تعارف نکرده ام ، هر کس جراتش را ندارد، نخواند.

4)احترام تمام پيشکسوتان سر جا، ولي ادبيات اين نوع چيزها سرش نمي شود.

5)بايد بعد از چند سال وبلاگ نويسي يک فرياد ميزدم.


به روزم پس...

سلام،

شعر زيبايتان را خواندم و لذت بردم.

سراغي از من هم بگيريد كه به روزم.

درود.

سلام جناب خواجات عزيز

از شعر لذت بردم

راستش الان حدود يك ماهه كه جسته و گريخته ، دارم دنبال آدرست ميگردم ...

تا بلاخره امشب اتفاقي آدرستو پيدا كردم

منتظر به روزرساني و شعرهاي جديدت هستم...

لينك شدي

درود!‏

گر چه يارا غافل اند از ياد ما ...

كارهاي زيبايتان را همواره مي خوانم.كار آخر را هم و با اين قسمت در كوچه هاي شعر قدم زدم:

اما وقتي که در زير اين کت و شلوار

که در خيابان راه مي رود،

خريد مي کند، عشق مي ورزد

چيزي جز بادي صورتي نيست

ديگر چه گونه مي توانم من

شير قهوه ي خود را

در اين فرصت صد ساله بنوشم؟

====

اميدوارم روزي در شيراز با شاعرانش قدم بزنيد.

سلام عزيز

وبلاگ سکسکه هاي يک مست بروز شد

مگر دل تو گرفته ؟بغض ته صداي تو مي گيرد؟

که چشم هاي تو سگ دارد که چشم هاي تو مي گيرد

* * *

از خالکوبي دو ستاره به بازويم

مي خواستي که لخت شوم آتش آورم

اين بار هم به زير درختان دوست ها

آتش زدند بي تو مرا سرخ پوست ها

و با چند لينک و يک خبر....مرسي

همچنان حرف هاي شما براي من مهم است

منتظرم
نادعلي

بسيار زيبا بود

كه در آفتابي ترين روز جهان هم...

بروزم.

سلام خواجات عزيز

به روزم با شعر« تنها من هستم كه مي دانم... » و بي صبرانه منتظر حضور شما هستم

موفق باشيد وشاعرتر

خداحافظ.