زبان همواره در بطن خود حامل ظرفيتهاى نامتناهى و حامل شبكهى اصوات است و سرچشمهى اين تولد و تكثر را بايد از سويهى استعارى زبان بازجست. مقولهاى كه با كلمات در تعامل است از بطن زندگى شكل گرفته و بر زندگى و دايرهى هستى احاطه دارد.تنها با حاكميت جهانى نمادين، مىتوان از سنگ شدگى فاصله گرفت و به هنجارهاى فرهنگى، كنش انسانى، و قلمروهاى هنرى دست يافت.