سلام . استاد ، شاعر و دوست گرامي ...
با پنج حرف ميزبانتان هستم .
1. از درد بودن ها : مي گويند « تنهايي » درد بزرگي است. يأس آور است. نابود كننده است.
2. عقل و جنون : اين روزها هرچه سعي مي كنم بين عقل و جنون مرزي پيدا كنم ،نمي
شود.
3. از استاد :
اگر كه تدبيري باشد ،
در درك منطق هنر است...
در هنر مي شود نواي هستي را شنيد.
معراج در اين عرصه روي مي دهد ،
پروازي به « فرازستان معنا » !
استاد شجريان
4. سپيد :
حالا عروسانه در آسايش ِ اينهمه مضحكم ؛ با باران ها
هنگامه به پا كرده اي كه چه ؟
5.غزل :
احساس ؛ رفته رفته ، مرا استحاله كرد سر گشته ي هزار حلقه چاه و چاله كرد
منتظر حضور و نظرات گرانقدرتان...
اگر زنده ماندم...خدا...