• وبلاگ : و سپس هيچ كس نبود
  • يادداشت : دو شعر
  • نظرات : 4 خصوصي ، 27 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام.

    خيلي وقت بود که سر نزده بودم. اما واقعن اين شعرها جان تازه مي کنند. زبان را که به اين شکل در شعر نشسته زبان مدانم. ومدتها بود که اين شکل را اگر اغراق نکنم نديده بودم. وذهن سيالي که از همه چيز مي گويدو از هم نمي پاشد. متشکرم و لذت بردم.