• وبلاگ : و سپس هيچ كس نبود
  • يادداشت : .....
  • نظرات : 20 خصوصي ، 23 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     

    سلام آقاي خواجات

    با شعر تازه اي به روزم

    خوشحال مي شم براي نقد تشريف بياريد.

    ممنون

    سلام.بااجازه لينك ميكنl.
    سلام

    فکذ کنم بهترني نظر ها . روشن ترني نظر ها . کمک کننده ترين نظر هارو شما به من ميديد
    ممنون

    به روز کردم با شعري

    منتظرم



    سلام رفيق عزيز

    جناب آقاي دكتر خواجات
    بروزم با شعري که از هــوزمن امريکايي ترجمه کرده ام.


    ..................منتظرت بودم

    گفتني :

    چه مي چسبد بستني در صلوة تابستان

    سرطاني در من راه مي رود من نگفتم

    [[گل] [گل][گل][گل][گل] دعوتنامه عمولي [گل][گل][گل][گل][گل

    بدينوسيله از شما دوست گرامي دعوت ميشود تادرمنزل شخصي"عمولي"حضوربهم رسانيد

    "دختري كه فال ورق ميگرفت"

    حضورارزشمندتان رابه انتظار نشسته است[گل][گل][گل]

    سلام.....بسيار دردآور و تلخ......من هم به روزم مهربان....سالها رد شدندو من امروز بعد از اين بيست سال فهميدم/ فقر بر دور گردنم هر روز ناگهانش بلندتر مي شد.....
    + تاراز 

    بله..اينچنين است زميني كه ما در آن زيسته ايم......مرا به ياد عكسي انداخت لاشخوري منتظر مرگ كودكي گرسنه بود.مرا به ياد فيلمي انداخت كودكي گرسنه در كنار ريل ها مي ميرد.

    ......................

     <      1   2