دکتر گرامي
آنچه که بر اساس نکات ياد کرده از فضاي شعر اين حقير عنوان کرديد به نظرگاه من صلابت و قوام شعر مي بايست از واژگان و همچنين فضاي سرچشمه بگيرد يعني همان چه که نيما عنوان مي کرد. براي مفاهيم خاص طبعا فضاي خاصي در نظر گرفته مي شود در ضمن اشعار دوستان را که امروز مي خوانم چنين است»: جهان تاريخ را در خود سيو خواهد کرد... يا بهار سک شده است و .... يا اي عشق تو به من دست مي دهي من هر چه دارم به تو مي دهم...استاد گرامي فکر نمي کنيد شعر مي بايست تصويري از واقعيت زندگي نگارش کننده داشته باشد ... منظور از نو را چند مثال بزنيد سپاس گزارم از توجه شما...